پاورپوینت بررسی مبانی کالبدی مسكن اجتماعي بخشی از مطلب يك نمونه مشهور مسكن كه در ايران و در قرن 14 شمسي و با منسوخ شدن خانه هاي سنتي حياط داخلي رواج يافته است، خانه هاي رديفي (Row House) مي باشد. اساساً اين نوع مسكن بر مبناي تفكيك قطعات و مالكيت فردي قطعه زمين مسكوني استوار است، و در صورتي كه فقط شامل يك واحد مسكوني باشد، مسكن اختصاصي (Detached) يا مستقل نام مي گيرد. در اين نوع مسكن هم اكنون در زبان عاميانه ويلايي و امثالهم خوانده مي شود، فقط مربوط به يك خانواده مي شود و امكان استفاده بيشتر از يك خانواده در آن وجود ندارد. در ايران به علت تغيير الگوي مصرف در زمينه مسكن و كارآيي نامناسب مسكن اختصاصي با توجه به هزينه نگهداري زياد آن، با تغيير قوانين شهرسازي و افزايش تراكم نوع ديگري از مسكن و خانه هاي رديفي به وجود مي آيد، كه داراي مسائل و معضلات بسيار عديده معماري و شهرسازي مي باشد. در همان قطعات تك واحدي، با افزايش اشكوب و تراكم، اقدام با ساخت واحدهايي مي شود كه در يك حياط بسيار كوچك (معمولاً محل عبور و پاركينگ خودروهاي شخصي) مشترك هستند و چند خانواده به جاي يك خانواده قبلي، در آن ساكن مي شوند. اين نوع مسكن هر چند كه داراي ديوارهاي جداكننده از ساير قطعات مسكوني مي باشد. مسكن اختصاصي و مستقل نمي باشد و در رده نيمه اختصاصي با Seni detached قرار دارد. متأسفانه در ايران به علت رعايت نشدن استانداردهاي انساني مسكن و شهرسازي ورواج پيش بيني نشده مسكن نيمه اختصاصي، مسائل عديده اجتماعي و اقتصادي بروز كرده است، كه نمونه آن نداشتن پاركينگ به ميزان كافي، عدم رعايت تهويه و نورگيري مناسب غالب ساختمان ها و مسائل تأسيسات زيربنايي شهري همانند فاضلاب، آب هاي سطحي و ... مي باشد. متأسفانه در همه طرح هاي آماده سازي و شهرسازي غالباً اين نوع مسكن مورد نظر و برنامه ريزي بوده است. در طرح هاي آماده سازي ايران فقط با توجه به خانه هاي رديفي (Row Housing) و مسكن اختصاصي و نيمه اختصاصي شده است. يك نوع ديگر مسكن كه در ايران مورد عنايت نبوده خانه هاي رويهم با تراسي (Teraced House) مي باشد. اين نوع اخير در زمينه هاي با شيب و عوارض زياد كاربرد فراوان دارد كه معمولاً يك قطعه زمين مسكوني، اختصاص به دو يا سه واحد مسكوني دارد كه در ورودي از هم مجزا هستند و با استفاده از شيب زمين از دو طرف شمالي و جنوبي براي هر واحد مسكوني طبقه پايين، حياط واحد فوقاني مي باشد. در نهايت مسكن نوع آخر به عنوان اجتماعي يا (Clustered House) نوع خاصي از واحدهاي مسكوني است كه در آن واحدهاي آپارتماني داراي حياط مشترك هستند و حتي مي توانند در هر طبقه به صورت تك واحدي ساخته شوند، (يعني از مزاياي استقلال خانه هاي نيمه اختصاصي و اختصاصي هم بهره مند باشد) و در عين حال داراي فضاي باز و سبز و پاركينگ ميزان كافي باشند، اين نوع مسكن در صورتي كه در رعايت حريم و عرصه ها (Privacy) مرتكب اشتباهات شهرسازي و معماري مدرن، همانند طرح فضاهاي غير قابل كنترل و عمومي بدون برنامه ريزي، راهروهاي طولاني و ... بشوند، مي تواند معضلات مهم اجتماعي را تشديد نمايد. (افزايش جرم، جنايت و محل اجتماع تبهكاران) برخلاف مسكن اختصاصي و نيمه اختصاصي اين نوع مسكن مي تواند تراكم هاي بالا را بپذيرد و انواع مختلف واحدهاي مسكوني از لحاظ متراژ، طبقات و امكانات را ارائه دهد و ارزان قيمت و يا حتي لوكس طرح گردد. مهمترين خصوصيت اين نوع مسكن، تجمع قطعات باز و سبز و استفاده از حداكثر تراكم مي باشد، در نتيجه شبكه هاي دسترسي درجه سه و چهار بسيار كوتاه و كمتر مي شوند، همچنين ايمني بيشتر و رفت آمد كمتري را دارا مي باشند. مهمترين خصوصيت اين نوع مسكن اين است كه امكان طرح قطعات كوچك كمتر از يك هكتار را ندارد و در ايران به جهت مسئله مالكيت زمين و قطعات بسيار خرد كوچك، در بافتهاي موجود، طرح اين نوع مسكن بسيار مشكل مي باشد و يا آنكه مرتباً از طرف مقامات ذيربط مسئله تجمع قطعات مطرح مي گردد ولي عملاً همين قطعات فعلي هم به واحدهاي مسكوني بيشتري اختصاص مي يابند و اگر به عوارض اجتماعي و اقتصادي اين نوع مسكن(بدون برنامه ريزي درست) توجه نشود، در بلند مدت رواج آپارتمان هاي نيمه اختصاصي مي تواند موجب زيان هاي بسيار زيادي بشود، ضمن اينكه در اين نوع مسكن اصولاً خودگرداني بيشتر و در نتيجه، كاهش بار خدمات شهرداري ها و نهادهاي شهري ذيربط به مانند جمع آوري زباله، تأمين آب شرب، نگهداري فضاي سبز، دفع آب هاي سطحي، دفع فاضلاب، روشنايي محوطه و خيابان هاي درجه 3 و 4 و ... مطرح مي شود، اما ساكنان اين واحدهاي مسكوني با تشكيل هيئت مديره و تشكيلات خاص فقط موظف به پرداخت هزينه ماهيانه خدمات عمومي فضاي مشاع (شارژ) مي باشند. مسكن اجتماعي از آنجايي كه تاكنون اكثريت قاطع طرح هاي مسكوني در ايران بر اساس تفكيك و واگذاري قطعات زمين ومسكن اختصاصي و نيمه اختصاصي (semi Detached, Detached) بوده است، هنوز مباني اصلي مسكن اجتماعي شناخته شده نيست. يكي از مهمترين خصيصه هاي اين نوع مسكن، طراحي همزمان شبكه هاي دسترسي درجه سه و چهار با طرح معماري مي باشد. در واقع قطعات زمين شبكه هاي دسترسي را در دل خود جاي مي دهند و اين شبكه ها به صورت نيمه اختصاصي عمل كرده و ترافيك عبوري حق گذر از اين مسيرها را ندارند. ضمن اينكه به علت تجمع قطعات و وجود خيابان هاي كمربندي دور قطعات مسكوني، به ميزان زيادي از سطح معابر درجه 3 و 4 كاسته مي شود، و فضاي باز و سبز كه به صورت مشاع در اختيار ساكنين است افزايش مي يابد. و.....
|