از نظر معماری ، ساختمان مرکزی دارای سازماندهی مرکزی است . این بنا با داشتن پلانی متقارن ، ترکیبی متعادل و معطوف به مرکز از فضاهای فرعی است که توانسته تعدادی فضای فرعی را حول فرم خود سازمان دهد . فضاهای جانبی در این سازماندهی گرچه از لحاظ عملکرد متفاوتند ، اما از نظر فرم و اندازه با یکدیگر مشابه بوده ، ترکیب کلی یی به وجود آورده اند که دارای نظم هندسی هستند و نسبت به دومحور متقاطع شمالی – جنوبی و شرقی – غربی قرینه اند . فرم ساختمان مرکزی به دلیل برخورداری از سازماندهی مرکزی ، جهت دار نیست و به همین دلیل ، یکی از وجوه هشت ضلعی مرکزی بنا ، به عنوان ورودی اصلی ، از بدنة اصلی متمایز گردیده است . ساختمان مرکزی فرهنگسرا با واقع شدن در انتهای محور اصلی فرهنگسرا ، به عنوان نقطة انتهایی و پایانی مجموعه محسوب می شود . این بنا با داشتن پلانی متقارن ، در چهار طبقه بنا شده که مشتمل بر فضاهایی نظیر سالن اجتماعات کودکان ، خانة کودک ، همراه با کلاس های آموزشی ، اتاق های تمرین موسیقی و گروه کر در طبقة زیرزمین ، سالن اجتماعات با ظرفیت حدودی چهارصدوپنجاه نفر ، کتابخانه ، سالن قرائت خواهران ، نمایشگاه دائمی هوائی و سرگرمی های علمی در طبقة هم کف ، بالکن سالن اجتماعات ، سالن تشریفات جهت پذیرایی از میهمان های رسمی ، سالن قرائت برادران و نمایشگاه بخش مدیریت و سالن جلسات در طبقة اول ، واحد آموزش به همراه کلاس های مربوطه و نماز خانه در طبقة دوم می شود . طبقة سوم فرهنگسرا نیز فضای چند منظوره ای است که به مناسبت های مختلف جهت فعالیت هایی نظیر برپایی نمایشگاه و برگزاری میهمانی های رسمی از آن استفاده می شود . نکتة دیگری که در معماری این بنا به چشم می آید ، نحوة تمام شدن حرکت محوری از بدو ورود به مجموعة فرهنگسرا تا این بنا به عنوان نقطة خاتمه است . محور اصلی که در نقش خط غالب در طراحی مجموعه مطرح است ، پس از ختم شدن به ساختمان مرکزی ، با تغییر حرکت ٩٠ درجه به سمت بالا امتداد می یابد و توسط سقف گنبدی شفافی پایان می پذیرد و این نقطه ، نقطة شاخصی در معماری این بنا گردیده است . از نظر عملکردی نیز شفاف شدن سقف گنبدی شکل ، نور نسبتاً مناسبی را برای فضای مرکزی فراهم می سازد . نمای این بنا از دوجنبه قابل بررسی است : نخست ، تناسبات بنا ، بازشوها و ترتیب قرارگیری آن ها . دوم ، جنس مصالح به کار رفته در آن . ازنظر تناسبات و حجم ، بنا به گونه ای است که بخش های کلی و تقسیم بندی درونی فضا در نما خود را نمایان می سازد ، بخش های مختلف فضایی به طور متقارن و سلسله مراتبی ، از کناره های بنا آغاز و به نقطة انتهایی یعنی گنبد ختم می گردد . در این بخش ، همة اجزای بنا دارای اندازة معینی هستند که اندازة هر جزء نسبت به اجزای پیرامونش مشاهده می شود . اندازه و تناسب پنجره ها به ججز در بالای ورودی اصلی ، برابر بوده یا نسبتی میان آن ها برقرار است ؛ همچنان که فواصل بین پنجره ها نیز بدین گونه است . بنابر این ، مجموعة ان ها ، مقیاسی را نسبت به اندازة نما پدید آورده اند ؛ گر چه این نکته نیز قابل تأمل است که مقیاس پنجرة بالای ورودی ، بر اساس فرم کلی بنا تنظیم شده است در حالی که مقیاس در و پنجره های اطراف آن ، بر اساس اندازة فضاهای داخلی بنا تنظیم گردیده و از نظر مصالح نیز ترکیب سنگ و آجر ، در تقسیم بنا به اجزای مختلف کمک کرده است . و....