پاورپوینت ، بررسی مباحثه فرانک لوید رایت و لوکوربوزیه در روزنامه نیویورک تایمز
تاریخ ایجاد26/12/2017 12:00:00 ق.ظتعدادبرگ: 32 اسلایدقیمت: 5000 تومان
تعدادمشاهده4
پاورپوینت ، بررسی مباحثه فرانک لوید رایت و لوکوربوزیه در روزنامه نیویورک تایمز
بخشی از مطلب لوید رایت جامعه ی معماران آمریکا در سال 1991 او را به عنوان "بزرگترین معمار آمریکایی تمام دوران" معرفی کرده است، نکته جالب این که وی اصلا مدرک معماری نداشته است؛ اگرچه در اواخر هشتاد سالگی اش مدرک افتخاری دکترای هنرهای زیبا را دریافت کرد. و لوکوربوزیه معمار و شهرساز سوئیسی در تلاش برای یادگیری حرفه ی پدرش "ساعتسازی" بود که در سن 15 سالگی در مدرسه ی هنرهای تزئینی در شهر خودش ثبت نام کرد. 3 سال بعد، معلم هنر او Charles L’Eplattenier اصرار کرد که این جوان باید یک معمار شود و کمک کرد تا اولین دفترش را برای گرفتن پروژه های محلی راه اندازی کند. طبق توصیه معلم، لکوربوزیه جوان بین سال های 1907 تا 1911 مسافرت های متعددی داشت و شهرهایی نظیر آتن، ونیز، وین و مونیخ را دید. سپس در چند دفتر معماری به کارآموزی مشغول شد، که شامل دفتر اوگوست پِره در پاریس (1907)، ژوزف هوفمن در وین (1908) و پیتر بهرنس در برلین (1910-1911) می شود. سپس در سال 1912 به زادگاه خودش برگشت تا در کنار استادش تدریس کند و دفتر معماری خود را تاسیس کند کمی بعد در سال 1917 به پاریس مهاجرت کرد. فرانک لوید رایت و لوکوربوزیه هر دو معمارانی هستند که با ایدههای بزرگ و نوآورانه و همچنین شور و اعتمادی که به عقاید خود داشتند شناخته میشوند. با این حال، این دو هرگز برای بحث بر سر ایدهها و آمالشان برای آینده شهرها و تمدن آمریکا رو در رو نشدند. هر دوی این معماران آرمانشهری داشتند و طرحها و نقشههای جامعی را برای شهر امریکایی ایدهآل خود ترسیم نمودهاند که نمایانگر ایدههای معماری و ایدهآلهای اجتماعی آنها هستند. در سال ۱۹۳۲، هر دوی آنها ایدههایشان را در روزنامه نیویورک تایمز شرح دادهاند. در این دو مقاله، فرانک لوید رایت و لوکوربوزیه، اختلافات نظری خود را برای عموم کاملا روشن میسازند. این اختلاف نظر از سوم ژانویه ۱۹۳۲ آغاز شد، زمانی که مقالهای از لوکوربوزیه در روزنامه تایمز منتشر شد با عنوان ” کالبدشکافی شهرهای ما توسط معماری برجسته- لوکوربوزیه آنها را فاجعه خوانده و ابرشهر آرمانی خود را توصیف میکند.” که در آن با بررسی شهرهایی مانند پاریس، نیویورک و شیکاگو، چشمانداز خود را برای آنچه ما امروزه Villa Radieuse میشناسیم و او در مقاله از آن به عنوان “شهر سبز” یاد میکند، توضیح میدهد. لوکوربوزیه ضمن ارائه ایدههای خود برای آسمانخراشها، آنها را در آن دوره فاقد ارزش معمارانه دانسته و “چیزی جز احجامی عامهپسند و مجسمهوار مثل تایتانیک” نمیداند.
ایدههای لوکوربوزیه برای این برجهای قابل سکونت، شامل واحدهایی با اتاق نشیمن عایق صدا و نور کافی و نمایی از شیشههای دوجداره میباشد که اثرات تغییرات دمای خارج بنا را کنترل میکنند. هر یک از این برجها حداقل شامل ۱۲ طبقه هستند و ۱۰۰۰ نفر را در زیربنایی معادل ۱۰۰۰۰ مترمربع سکنی میدهند. فارغ از این برجها، او ایدههای گستردهتری برای زندگی شهری دارد، که شاخصترین آنها جداسازی عابرین پیاده و اتومبیلها است. نکته کلیدی راهحل لوکوربوزیه که او آن را Autostrades مینامد، قرار گرفتن جادههای ماشینرو بر فراز فضاهای رفت و آمد عابران پیاده است. لوکوربوزیه معتقد است که این جداسازی هر دو مسأله امنیت عابران پیاده و ترافیک خودروها را حل خواهد کرد و میگوید “تنها راهحل قطعی، باز پس دادن تمامی سطح زمین و شهر به عابران پیاده است.” او معتقد است که جامعه انسانی هنوز نتوانسته است به درستی از ماشینها و دستگاههایی که ساخته است استفاده نماید. بهترین تعریفی که هسته اصلی ایدههای لوکوربوزیه را برای ویلا رادیوس شرح میدهد این جمله اوست که میگوید “دانش، اخلاق و زیبایی؛ همه یکی هستند و در معماری تجلی مییابد، یک وحدت دوباره”
کمتر از سه ماه بعد، فرانک لوید رایت در مقالهای که در بیست مارس ۱۹۳۲ در نیویورک تایمز منتشر شد، نظرات دیگری دارد. عنوان این مقاله “شهر فراخ (Broadacre City): فرانک لوید رایت توضیح میدهد که یک شهر وسیع و منسجم مشکل ترافیک را حل خواهد کرد و زندگی را راحتتر و بهتر میسازد” است. هرچند لوید رایت هرگز نام لوکوربوزیه را نمیبرد، با این حال با اشاره مستقیم به بحثهای اخیر لوکوربوزیه و جملات وی، به طرزی منتقدانه به آنها پاسخ میدهد. اما نیویورک تایمز در مقدمه مقاله، ارتباط میان گفتههای او و مقاله پیشین این روزنامه را شاخص میسازد و ایده های فرانک لوید رایت را “کاملاً متضاد” نظرات لوکوربوزیه میداند. رایت از همان ابتدای گفتگو با کنایهای آشکار سعی بر متقاعد کردن ما برای پرهیز از آنچه او چنین میخواند دارد: “تلاشی کودکانه برای با خاک یکسان کردن شهر، ایجاد دشتی سرسبز و دوباره ساختن شهر در همان جای قبلی؛ که نتیجهای جز تغییر فاصله این برجهای فئودالی ندارد”
در عوض ایده های رایت بر تمرگززدایی تکیه دارند. او میگوید با وجود فضای زیادی که در اختیار داریم، هیچ توجیحی برای ساخت آسمانخراشها و برجها، غیر از منافع مالی برای مالکان آنها وجود ندارد. رایت با تأکید بر رشد اورگانیک، گام بعدی در تکامل زندگی شهری را رهایی بشر از زندگی شلوغ شهری با تکیه بر پیشرفتهای آتی در زمینه حمل و نقل میداند (آنچه او در آن زمان از آنده تکنولوژی در سر میپروراند). رایت با زیر سوال بردن ایده اوتواستریدس لوکوربوزیه میپرسد: “چرا باید میلیاردها دلار هزینه ساخت خیابانهایی یک یا دو یا سه طبقه کرد که نتیجهای جز فراهم کردن زمینه برای ترافیک بیشتر و شکستی اجتنابناپذیر ندارند؟” رایت که معنقد است ایدههای لوکوربوزیه کاملاً غیر عملی و تنها به سود ثروتمندان است، ضمن انتقاد از برجهای مسکونی او قاطعانه میگوید: “آنها جایی برای زندگی نیستند، بلکه فقط جایی برای کسب درآمد هستند.” رایت با تأکید بر این نکته که شهر فراخ قابلیت ادغام با سیستم موجود خیابانهای سواره را دارد، آن را با توجه به مرکب بودن از واحدهای مستقل فردی، تنها شکل دموکراتیک برای شهرها میداند. تأسیسات شهری در راستای بزرگراهها گسترش مییابند و خانهها در پارکها، باغها و مزارع کوچکی جای میگیرند که تمام آنها با مناظر زیبای طبیعی محاط میشوند؛ رایت با در نظر گرفتن حمل و نقل مدرن و نوآوریهای آینده، نزدیکی به مرکز و تمرکزگرایی در شهرها را زیر سوال میبرد و میگوید: “۱۰۰۰ نفر در هر هکتار، تفاوتی با وضع موجود ندارد، ۹۸۰ نفر از این تعداد اضافه هستند”. رایت بار دیگر در مخالفت با لوکوربوزیه پیشبینی میکند که: “مسأله ترافیک با راهکارهای معمارانه حل خواهد شد، اما نه با رشد عمودی شهرها”.
هر دو معمار در دوره حیات خود نتوانستند آرمانشهر ایدهآل خود را ببینند، اما امروز ما میدانیم که هر دوی آنان در برخی حوزهها پیشبینی درستی از آینده داشتهاند. دیدگاههای لوکوربوزیه در زمینه فناوری به شکل ترسناکی امروز به حقیقت پیوستهاند. او جایی نوشته است “ما ماشینها را اختراع کردیم تا فکر و وقتمان را آزاد کنیم. اما آنها به ما افسار زدهاند و ما را به ورطه بردگی خود کشاندهاند”. هر چند مسلماً ما به سمت یکپارچگی کامل تکنولوژیک چنانچه او انتظار داشت نرفتیم. در واقع، فناوریهای امروزی، از استانداردسازی مورد انتظار لوکوربوزیه فاصله گرفته و بیشتر به سمت عقاید رایت مبنی بر شخصیسازی و سفارشیسازی پیش رفتهاند. از سوی دیگر آرزوهای رایت مبنی بر رها شدن شهرها از آسمانخراشها و مالکینِ آنان به حقیقت نپیوست (چنانچه خود او نیز، دو دهه بعد پیشنهاد آسمانخراشی با ارتفاع یک مایل را ارائه داد). هر چند رویای او برای اختصاص میزان معینی از زمین برای هر شخص تا حدودی در حومه شهرهای امریکا به تحقق پیوست، اما آنچنان که رایت بر آن تأکید داشت پیش نرفت و این مناطق فاقد امکانات رفاهی و تفریحی ماندند و در واقع تبدیل به خوابگاههایی برای نیروی کار مرکز شهرها شدند. نیاز به ذکر این نکته نیست که اختصاص فضاهای سبز طبیعی در اولویت برنامههای توسعه حومههای شهری نبوده است. در حالی که طرح لوکوربوزیه برای حرکت خودروها در ارتفاع ۵ متری از سطح زمین پیاده نگردید، در شهرهای سراسر جهان شاهد روشهای متعددی برای جداسازی مسیرهای سواره و پیاده هستیم. امروزه آسمانخراشها و ساختمانهای بلند بیش از ۱۲ درصد از سطح مفید شهرها را در اختیار دارند؛ با این حال طراحان و برنامهریزان شهری در تلاش برای بالا بردن تراکم شهرها هستند، آنچه لوکوربوزیه نیز بر آن عقیده داشت.
نمیتوان گفت که لوکوربوزیه یا فرانک لوید رایت برنده این منازعه در روزنامههای دهه ۳۰ میلادی شدهاند، چرا که هر دو ایدههایی درست و غلط داشتهاند. اما چنانچه به دیدگاههای این دو معمار نه به عنوان طرحی برای تخریب و ساخت مجدد شهرها، بلکه به عنوان تفسیری اجتماعی و بازخوانی مفاهیم کلی بنگرید (چنانچه آنان نیز چنین انتظاری داشتهاند)، خواهید دید که هر دو معمار مسائل و مشکلات مشترکی را در شهرهای آن دوره بازیافتهاند. با در نظر گرفتن آنکه برای حل مشکلات میتوان راههای گوناگونی یافت، نسلهای آینده میتوانند از میان هر دو راهکار بهترین ایدهها را جداسازی و انتخاب نمایند. مطمئناً امروزه شهرهای ما هنوز بینقص نیستند و این دو معمار از آنها راضی نخواهند بود، با این حال هر دو مبنایی برای گفتمان عمومی شکل دادهاند که بر برنامهریزی شهری و معماری امروز تأثیر گذار بوده است.و....
کلمات کلیدی مرتبط: پاورپوینت ، بررسی مباحثه , فرانک لوید رایت ,لوکوربوزیه در ,روزنامه نیویورک تایمز ,لوید رایت جامعه ی معماران ,بزرگترین معمار , آمریکایی تمام دوران,