نام فرهاد هوشیارحقیقی از سه واژه اوستایی «فر+هاد+هوش» آمده که فر همان آتر و آتش، هاد به معنای بسیار فراوان و هوش همان اسب پارسی است که روی هم به معنای فرهاد فرشته دین مزدیسنایی دارنده اسبان بسیار فراوان است و در زمان یورش اعراب و دیوانگان و احمق ها به ایران و آغاز ویرانگری و تاراج فرهنگ، هنر و گنجینههای کهن آریایی، مردم بهناچار آتشکده فرهادسپ یا فرهادگشسب را تخت سلیمان خواندند تا از تاراج دیوانگان و اجنه بهدور بماند و همچنان این نام را به کار میبرند.قدمت تاسیسات انسانی تخت سلیمان به هزاره ی اول قبل از میلاد مسیح برمی گردد اما اوج شکوفایی آن مربوط به دوره ی ساسانیان است. این اعتقاد وجود دارد که تخت سلیمان برای ساسانیان همان ارزشی را داشته که تخت جمشید برای هخامنشیان داشته است. ساسانیان به ویژه خسرو انوشیروان در آبادانی این مجموعه سعی فراوان کردند و خصوصاً ساخت بزرگترین و معتبرترین آتشکده در این مکان به طور روزافزون بر جایگاه این مکان افزود. طی جنگ های ایران و روم در سال ۶۲۴ میلادی خسرو پرویز از هراکلیوس شکست سنگینی خورد و آتشکده ویران گردید. هرج و مرج اواخر دوره ی ساسانی، حمله ی اعراب به ایران، قرن ها حاکمیت عباسیون بر این سرزمین، حکومت ترکان در شمال شرق ایران و دور بودن آنان از نواحی غربی، همه باعث شد تا تخت سلیمان برای مدت های طولانی به بوته فراموشی سپرده شود تا اینکه مجدداً در دوره ی ایلخانی و تمایل آنان به مناطق غربی ایران و انتخاب تبریز، مراغه و سلطانیه به عنوان پایتخت، باعث شد جهت عمران و آبادانی این منطقه اقدام گردد . آنان از این منطقه به عنوان پایتخت تابستانی و شکارگاه استفاده می کردند. با افول ایلخانان، تخت سلیمان کم کم مرکزیت خود را از دست داد و از حدود قرن ۱۱ هجری قمری به بوته ی فراموشی سپرده شد. از دریاچه تخت سلیمان در قرن ۴میلادی نام برده شده است و در طول اعصار مختلف از قداست و اهمیت زیادی دریان دارد، که دبی این دو جوی آب حدود ۹۰ لیتر در ثانیه می باشد. عمق دریاچه از لب دریا تا کف آن اندازه های گوناگون دارد. عمق آن بین ۴۶ تا ۴۹ متر و در یک نقطه حدود ۱۱۲ متر می باشد، گودترین نقطه آن احتمالاً حفره ای است که آب دریاچه از آن فوران می کند. در دیواره عمودی دریاچه در دوره ساسانی آثار هفت جوی آب به قطر ۵۰/۱ متر وجود دارد که هنوز هم به خوبی قابل تشخیص می باشند .
|