افراد مؤثر در طـرح: آقای عربشاهی (طراحی و ساخت عناصر تزئینی و هنری)
تــاریـــخ طــراحی: ۵۰ـ۱۳۴۹ ﻫ . ش .
تاریخ بهرهبرداری : ۱۳۵۱ ﻫ . ش .
مدرسه عالي مديريت در سال ۱۳۴۹ دردفترمهندسين مشاور عبدالعزيز فرمانفرمائيان طراحي شده و توسط همان مشاور نظارت و اجرا شده است. اين مدرسه شاخهاي از دانشگاه هاروارد در ايران بوده و به نيت تربيت دانشجويان در سطح عالي و بصورت شبانهروزي تأسيس شده است. مدرسه در بستري بر فراز تپهاي درشمال شهر تهران بنا شده است. اين تپه از سمت شرق توسط مَسيل دركه از اتوبان چمران (پاركْ وي) جدا ميشود. بستر طرح همچنين از شمال به بلوار دريا و از جنوب به بلوار ايران زمين منتهي ميشود.
نقشه اتوکد مدرسه عالی مدیریت (DWG) شامل برش و نما و پلان
الف ـ معرفي بنا
– ساختمان مدرسه، بناي كم ارتفاع و عموماً يك طبقهاي است كه به شكل يك مستطيل توخالي طرح شده است. ابعاد آن در جداره بيروني ۱۱۰* ۱۷۰ متر و در جداره داخلي ۸۰* ۱۳۰ متر است كه فضاي سبز وسيع و مشجري را در برگرفته است. در ميانة اين حياط، ساختمان سه طبقهاي به ابعاد ۱۵*۱۵ متر ساخته شده كه كتابخانة مدرسه را در خود جاي داده است. در چهارضلع اين مستطيل بخشهاي مختلف مدرسه مستقر شدهاند. ضلع شرقي مدرسه كه ساختماني دو طبقه است ورودي اصلي مدرسه را در خود داردو به بخش اداري و اتاق اساتيد اختصاص داده شده است. در اضلاع شمالي وجنوبي حجرههاي دانشجويان قرار گرفته و در ضلع غربي نيز كلاسهاي درس (مَدرسها) واقع شدهاند. ساختمان سالن غذاخوري نيز ازطريق ورودي آن به ميانة ضلع شمالي مدرسه متصل شده است. مدرسه، همچنين ورودي فرعياي نيز از ميانه ضلع غربي دارد. – در سالهاي بعد از انقلاب اسلامي اين مدرسه به دانشگاه امام صادق (ع) تغيير نام داد و به دليل توسعة دانشگاه بخشهائي در اطراف به آن ضميمه گرديد، كه از جملة آنها مجموعه خوابگاهها و مسجد دانشگاه است. همچنين در همين سالها تغييراتي نيز در ساختمان مدرسه ايجاد شده است. بدين ترتيب كه بخشهائي به مدرسه در بخش كلاسهاي درس افزوده شده است ؛ زيرِسكوي مقابل كتابخانه خالي شده و سالن قرائتخانهاي در داخل آن ايجاد شده و دسترسي مستقيمي نيز از طريق دو رامپ از سمت شمال و جنوب براي آن فراهم شده است. به همين دليل هم آبنماي مقابل كتابخانه كه روي اين سكو قرار داشت برچيده شده است. سالن غذاخوري مدرسه و حجرات دانشجويان نيز بنا به نيازهاي جديد تغيير عملكرد داده است. – در گزارشي كه پيش روست بناي موضوع بحث براساس طرح اوليه و نيات مربوط به آن، و در نتيجه با همان نام قديمي آن (مدرسه عالي مديريت) مورد تجزيه و تحليل و نقد قرار ميگيرد.
ب ـ طرح و پيرامون
– مجموعة مدرسة عالي مديريت در شمايي كليْ “باغي درونگرا” است كه در بستري مشجر و دور از بافتِ متراكم شهر واقع شده است؛ بنائي قلعه مانند، متمايز و جدا شده كه باغِ پيرامونش آن را عزتمند ميسازد و از ميان درختان و بر فراز تپه خود را مينماياند. آنچه در وهلة اول از اين استقرار به ذهن ميرسد آن است كه در انتخاب كلي، عوامل و شرائط بيروني، چشماندازها، و بهرهگيري از طبيعت اطراف چندان مورد توجه نبوده است. در عين حال، ساختمان از جانب ورودي ـ كه از بزرگراهِ زير پاي ساختمان به خوبي رؤيت ميشود ـ نظرها را به خود ميخواند. – عبور از باغ پيرامون مجموعه و طيِ مسيري نه چندان كوتاه براي رسيدن به وروديِ چشمگيرِ بنا در رأس تپه ضروري است. بريده شدن بنا از اطراف و انزواي آنْ به بنا كيفيتي خاص ميبخشد . – مدرسة عالي مديريت، مركزي شبانه روزي با برنامة آموزشي فشرده است. عملكردي كه نياز به محيطي دنج و آرام دارد و از اين نظر، انتخاب “صورتي درونگرا” كه اين كيفيت را ايجاد كند كارآيي مجموعه را افزايش ميدهد و بر غناي كيفي آن ميافزايد؛ اما بايد توجه كنيم كه با انتخاب بستر وسيعي براي طرح و جدا كردن آن از بافت متراكم شهري به طور طبيعي محيط دنج و آرام را به وجود ميآورْد و ضرورتي براي انتخاب فرمي درونگرا وجود نداشت.
ج ـ سازماندهي كلي طرح
– مجموعه بر محور شرقي ـ غربي استقرار دارد، و ورود به آن از جانب شرق صورت ميپذيرد. شيب زمين از سمت شرق به غرب است. نتيجه اينكه فرد پس از ورود، براي رسيدن به نقطة اوجِ طرح يعني كوشك (كتابخانه) بايد بر روي شيب حركت كرده به سطحي پائينتر برود. و اين انتخابي است كه معمولاً در سنت طراحي باغهاي قديمي كمتر اتفاق افتاده است. طراح براي رفع اين معضلْ سكويي براي كوشك به وجود آورده است ـ سكويي كه وسعت كوشك در باغ را افزايش داده است؛ چنانكه گاه احساس ميكنيم كه اين كوشك با اين ابعاد و اندازه در اين فضاي باز بيش از اندازه بزرگ است. سپس براي اينكه اين سكو بسيار بلند جلوه نكند، محوطة شيبداري بين جدارههاي اطراف و كوشك ايجاد شدهاست كه شيب آن بواسطة رشد درختان محوطه كمتر به چشم ميآيد. اما مسالة اختلاف سطح بين كتابخانه و مدَرَسها، عليرغم تمهيداتي كه آمد، مشكلي است كه كاملاً به چشم ميآيد. بُعد محدود بين مَدرسها و كوشك و اختلاف سطحِ قابل توجهِ اين دو، مَدرسها را در پسِ پرده و كم اهميت جلوه ميدهد، گويي كوشكْ فضاهاي آموزشي را در پشت خود پنهان كرده است و اجازة ابراز وجود به آنها نميدهد. (تصوير شمارة ۱) و.......