پاورپوینت سبک معماری دیکانستراکشن دریدا مینویسد: ما هرگز نمیتوانیم به انتهای چیزی برسیم. اگر به فرهنگهای لغت مراجعه کنیم میبینیم که هر کلمه با کلمات و بر حسب کلمات دیگر تعریف شدهاند و از این رو اگر بخواهیم ببینیم واقعا یک کلمه چه معنی میدهد، باید به دنبال معنای کلمات دیگر نیز بگردیم. و به دنبال کلمات گشتن هرگز به پایان نمیرسد، حتی اگر به پایان این جستجو برسیم به یافتن معنی کلمه نخست نزدیک شدهایم بخصوص کلماتی که به هر صورت واجد معانی متضاد هستند. بنابراین دریدا گفتار را بر متن به عنوان علامت ترجیح میدهد و چون معتقد است که در گفتار رابطه نزدیکترین معنیگر ومعنیشده برقرار میشود. پس متن دریدا بسیار دور از ذهن، شکل و نفوذناپذیر است. اصل دریدا در چنین تفکری عصیان در برابر باورهای معمولی در عرصههای فلسفی و حتی معماری و حتی به عرصههای زندگی بشر و حتی به زیر بردن همه اصول و بطور کلی خرد و دانائی است. خرد و منطق از اصولی است که از زمان فیلسوفان کلاسیک یونان تاکنون نقش اصلی را در همه عرصههای زندگی بشری و حتی در معماری بخصوص در معماری مدرن داشته است. در واقعه دریدا و سایر صاحبنظران (پست استراکچرالیست) سعی میکنند نوشتههای پیچیده، مشکل و غیرشفاف ارائه کنند. رولان بارت در نوشتههایی که به معرفی این سبک نوشتار میپردازند، مینویسد: «شفافیت در زبان صرفا مبحثی نظری است و نه کیفیتی که یک زبان باید الزاما واجد آن باشد... روشنی و شفافیت در زبان پیوسته و ایدهآل برخی از مباحثی است که مراد از طرح آن قانع کردن شنونده یا خواننده میباشد، زیرا نوشتار به هیچ روی وسیلهای برای برقراری ارتباط نیست. صرفا وسیلهای است برای اینکه بورژوازی که سخن بشریت است شرایط اجتمای، سیاسی خود را به دیگران تحمیل کند. بارت از اینکه زبان، خاصه زبان فرانسه به عنوان وسیلهای مورد استفاده قرار گرفته است تا ارزشهای بورژوایی را حتی به کسانی که به ضررشان تمام میشود تحمیل کند، اظهار تاسف میکند. به نظر بارت هدف چنین نوشتههایی مصرفکنندگان بیتفاوت این نوشتهها هستند. وی این نوشتهها را «خوانندهپسند» مینامد و مواردی از نوشتههای نویسندهپسند این است که نوشتار از سر قصد غیرواضح، پراکنده، ناپیوسته و درهم باشد. چنین نوشتهای چنان باید خواننده را ناراحت و عصبانی کند که وی در ستیز خود برای درک مطلب ناگزیر شود اندیشههای خلاقانه خود را به کار برد. این عدم شفافیت در معماری دیکانستراکشن به گونهای دیگر نمود مییابد. گیدتون در کتاب فضا، زمان. معماری در توصیف کارخانه فاگوس این امر را به نوعی مهم از نقاشی کوبیسم میداند که در آن نقاط دید مختلف وجود دارد. اما دریدا در باب درون و برون مینویسد: «دیکانستراکشن تخریب یا پنهانکاری نیست.» حال آنکه مشکلات ساختاری مسلمی را درون ساختارهای ظاهرا پایدار مینمایاند اما این ترکها به متلاشی شدن ساختار نمیانجامد. بر عکس، دیکانستراکشن تمامی قدرت خود را از راه به مبارزه طلبیدن ارزشهای قوی همانند: هماهنگی، وحدت و ثبات بدست میآورد و در عوض دیدگاه متفاوتی از ساختار را پیش رو مینهد ...این معماری نظریه بیان جدیدی نیست بلکه بیشتر افشاگر ناشناختههای نهفته در دل است. شوکی است که از ضعف موجود درست بهرهبرداری میکنند تا آن را برآشوبند نه آنکه به دورش اندازند. بنابراین زیر سوال بردن و تردید در اصول به معنای نفی آن اصول در دیکانستراکشن نیست. و.....
|