پاورپوینت بررسی سبک معماری پارسی در معماری پارسی، آسمانه تخت با تیر و ستون اجزاء اصلی ساختمانی بوده است. از چوب به سادگی میشد برای پوشش دهانههایی از 5/2 تا 5/3 گز بهرهگیری کرد. ولی در معماری تخت جمشید، دهانه میان دو ستون را تا حدود 3 گره ( 40/6 متر) رساندهاند و این بزرگترین دهانه چوبپوش در جهان آنروز بود. چنین چوبی درخور این دهانه در ایران یافت نمیشد. از اینرو آنها چوبهای درخت کنار را از جبل عامل لبنان از راه شوش به تخت جمشید رساندهاند و آن را به کار بردهاند. پارسیان همچنین اتاقهایی میساختند که دو ستون در میان آن بوده و دو تیر چوبی را بر روی هم با کنف میبستند و روی ستونها میگذاشتند. بدینگونه به توانایی باربری تیر میافزودند. در معماری پارسی نوآوریهای شگفتی در ساخت آسمانه تخت به کار برده میشد. برای نمونه در تیرریزی آسمانه برای اینکه تیرچهها در دو دهانه کنار هم سنگینی بار را بر روی یک تیرباربر نگذارند، راستای چیدن آنها را تغییر میدادند. بدینگونه سر هر تیرچه بالشتکی به پهنای یک تیرباربر پیدا میکرد و این برای گسترش بار تیرچه بهتر بود. بنیاد شیوه پارسی از همان ساختمانهای ساده که در سرزمینهای غرب و شمال غرب ایران و دیگر جاها بوده برگرفته شده است. اما پدیده تازهای که با گسترش فرمانروایی پارسها روی میدهد، همکاری هنرمندان مختلف از سرزمینهای گوناگون در کار ساختمانسازی است. 1- روش آسمانه (سقف) تخت چوبي و شيب دار با تيرريزي عمودی بر هم و دهانه هاي بزرگ با تيرچه چوبی سخت، بریده و درودگری شده. 2- دیوارهای جداکننده با خشت. 3- بهرهگیری از آسمانه خمیده و تاق در زیرزمینها. 4- سنگ بریده و منظم و پاکتراش و گاه صیقلی از بهترین و مرغوبترین ساختمایهها استفاده میشد. 5- پیسازی با سنگ لاشه و گاورس. 6- نماسازی بیرونی با سنگتراش و نماسازی درونی با کاشی لعابدار. 7- پرداخت کف با بهترین ساختمایهها. در شیوه پارسی آرایههایی به کار رفته که هر کدام منطق خاصی داشته است. آرایه سرستون در معماری ایران ریشه کهنی دارد. در دخمههای مادی سرستونهایی بر دیوار کنده شده که همانند سرستونهای ایوانی یونانی هستند. شاید بتوان منطق دست یافتن به این ریختها را چنین پنداشت که چون برای رسوا کردن و نگهداشتن دو تیر در کنار هم بر بالا و دو سوی یک ستون، آنها را با ریسمانی به نام کبال به هم میبستهاند و سپس تختهای روی آنها برای بالشتک میگذاشتند. این چفت و بست و پیچش ریسمان سرتیها کمکم دگرگون شده و همانندی چون سرستون ایونی پیدا کرده است. در تخت جمشید این آرایه در چندجا یافت میشود. همچنین سرستونهای کلهگاوی كه در گودی پشت آنها سرتیرها جای میگرفتهاند و از رانش آنها نیز جلوگیری میشده است. پس هر کدام از این آرایهها در عین اینکه یک آذین به شمار میرفتهاند دارای منطق نیارشی هم بودهاند. پارسیان همواره این گفته ارزشمند را پاس میداشتند که آزموده را نباید دوباره آزمود. 1- بهرهگیری از پایه ستون و سرستون. آرایش سرستونها با جزئیاتی که برای بارگذازی تیرچههای چوبی کاملاً متناسب و منطقی باشد. 2- آرایش درگاهها و سردرها با بهرهگیری از زغرهها و پتکانهها. 3- آرایش فضاهای درونی با کاشی لعابدار. 4- آرایش تارمی پلکانهای کوتاه و مالرو با نقشهای برجسته و کنگرههای زیبا. در ضمن روشنایی در ساختمانهای شیوه پارسی همانند ساختمانهای دوران اسلامی (مانند مساجد چوبی مراغه و بناب کوشکان اصفهان، قزوین و کاشان) که در بالای درگاهها روزنهای مشبک دارند به همان گونه تأمین میگشته. و......
|